به گزارش مشرق، عربستان سعودی و همپیمانانش در حالی ایران را به در پیش گرفتن سیاست فرقهگرایی متهم کردهاند که خود به عنوان مرکز صدور تفکر تروریستی وهابی و تأمینکننده بیشترین کمکهای مالی و تسلیحاتی به تروریستهایی وحشی چون القاعده، داعش و جبههالنصره و تأمینکننده بخش عمده پیکره و نیروی رزمی این گروهها مشهور هستند. همچنین بخش عمدهای از تروریستهایی که در چند سال اخیر توسط رزمندگان جبهه مقاومت در سوریه و عراق ازپادرآمدهاند هویتی سعودی دارند یا در مکاتب و پایگاههای مورد حمایت آل سعود آموزش دیدهاند.
شکست سعودیها و همپیمانانشان در تجزیه عراق و سوریه، و ناتوانی آنها در جبهه یمن، و متعاقب آن ناکامی آل سعود در ایجاد آشوب در لبنان از طریق گروگانگیری نخستوزیر سعد الحریری، همان واقعیتی است که باید آن را دلیل اصلی نشست اخیر این اتحادیه برشمرد. نشست اتحادیه عرب که به درخواست حکومت آل سعود و حمایت همپیمانهای نزدیک آن یعنی امارات، بحرین و کویت برگزار شد، در حالی جمهوری اسلامی ایران را موردحمله تبلیغاتی قرار داده است که، همین اتحادیه در هیچکدام از هجومهای چند سال گذشته اسرائیل به سرزمینهای عربی و اسلامی، حتی حاضر به بررسی ماجرا در نشست اضطراری و محکومیت لفظی جنایات فجیع صهیونیستها نشد.
جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی علیه حزبالله لبنان در سال 2006 میلادی و کودککشی وحشیانه اسرائیل در هجوم 55 روزه تابستان 2014 به باریکه غزه در فلسطین باعث نشد که رگ عصبیت عربی بجنبد، اما اکنون که برنامههای آمریکا، اسرائیل و همپیمانان خیانتکار آنها در جهان عربی و اسلامی و در رأس آنها رژیم کودک کش سعودی در تجزیه عراق و سوریه و لبنان و حتی یمن از طریق جنگ نیابتی که توسط تروریستها به راه انداختند، با شکست قطعی و کامل همراه شده است، ایران را مقصر این شکست دانسته و بیانیه عبری را به زبان عربی علیه ایران اسلامی قرائت میکنند.
پیروزی بزرگ جبهه مقاومت در عراق و سوریه که با شکست تقریباً کامل داعش تحققیافته است و نیز قدرتمند شدن و انسجام هرچه بیشتر نیروهای تأثیرگذار محور مقاومت از لبنان تا یمن و تثبیت دولتهای قانونی سوریه و عراق، عصبانیت سعودیها را قابلدرک نشان میدهد، اما این واقعیتی است که گریزی از آن نیست و دیگر نه بیانیهخوانی و نه تهدیدهای زبانی کودکانه و نه حتی ائتلافهای پوشالی آشکار با اسرائیل، هیچکدام نمیتواند واقعیتهای صحنه سیاسی غرب آسیا را تغییر دهد.